جدول جو
جدول جو

معنی لعاب دادن - جستجوی لغت در جدول جو

لعاب دادن
پوشش ظریف از لعاب به شیء سفالی یا فلزی دادن، غلیظ شدن
تصویری از لعاب دادن
تصویر لعاب دادن
فرهنگ فارسی عمید
لعاب دادن
گلیزاندن پتاندن تزیین سفال و کاشی و نفوذ ناپذیرساختن آنها بوسیله ایجاد پوششی از لعاب که بدین ترتیب انجام میگیرد: لعاب را بروی کاشی یا سفال میریزند یا پخش میکنند و یا بوسیله قلم مو آنرا نقش مینمایند. اگر شی موردنظر کوچک باشد میتوان آنرا داخل لعاب فرو برد. معمولا شی خشن را پیش از لعاب دادن با پوششی از مخلوط گل ساییده نرم با کتیرا که باآب مخلوط شده وبصورت مایع در آمده است میپوشانند
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رکاب دادن
تصویر رکاب دادن
پیاله دادن، سواری دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جواب دادن
تصویر جواب دادن
جواب گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعار دادن
تصویر شعار دادن
آرنگ دادن بانگ زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جواب دادن
تصویر جواب دادن
پاسخ گفتن، پاسخ دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
آزار دادن، شکنجه کردن، عذاب کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طعام دادن
تصویر طعام دادن
غذا دادن اطعام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
آزار دادن عذاب کردن، عذاب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علاج دادن
تصویر علاج دادن
شفا دادن معالجه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
فرو گذاشتن لگام و افسر را، رفتن به سویی توجه کردن: همه ملک ایران مرا شد تمام به هندوستان داد خواهم لگام. (نظامی آنند لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
خیوه دانه هایی که چون خیس کنند لعابی پدی آورند (مانند اسفرزه قدومه و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
Accelerate, Quicken
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
Torment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
त्वरित करना , तेज़ करना
دیکشنری فارسی به هندی
पीड़ा देना
دیکشنری فارسی به هندی